خاطرات روزانه من

ساخت وبلاگ
سلام سلام فندوق رو دیگه کلاس نقاشی نمی‌برم چون اصلا باهاش خوب کار نمیکنن خودمم اصول طراحی رو یاد گرفتم و فعلا تو خونه تمرین میکنم تابلو دکوراتیومم تمام شد و الان روی دیوار نصب شده این روزها یکم بی‌حوصله ام اولش بخاطر گرفتن وام بود رفتم وام بگیرم رئیس بانک دوست پسر سابقم بود حرفهاش اذیتم کرد دومیش بابت درد سینم رفتم دکتر گفت کیست داری عمم از مکه اومده بود رفتم ببینمش همه فامیل سینه هاشونو برلی زیبایی کوچیک کردن خیلی خوب شدن دلم میخواد منم برم ولی آقای پدر مخالفه پدرشوهر افتاده دستش شکسته یکمم نگران اون شدم آقای پدر براثر رژیم‌های وحشتناکی که گرفته الان زود کلافه میشه و این خیلی اذیتم میکنه یکم چاق شدم و میخوام شروع کنم پیاده روی و ورزش و کم خوردنمو ولی هی امروز فردا میکنم + نوشته شده در یکشنبه هشتم مرداد ۱۴۰۲ ساعت 9:50 توسط  |  خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 62 تاريخ : يکشنبه 8 مرداد 1402 ساعت: 19:34

این پست خیلی قبل بود دوباره کپی شد سلام سلام اون روز که همسایه خونمون بود من عدس پلو پریدم وقتی شام خوردن گفت من دخترم اصلا عدس پلو دوست نداره ولی ۳ بار الان براش کشیدم و خورد این عدس پلو با همه عدس پلوها که خوردم تا الان فرق داره ادویه چی زدی گفتم من هر ماه یکم این ادویه هاپودر گل سرخ: ۴ قاشق غذاخوریپودر دارچین: ۱ قاشق غذاخوریزیره سیاه: ۱ قاشق غذاخوریپودر زنجبیل: ۱ قاشق غذاخوریهل سبز: ۲۰ عددمیخک: ۲ عددجوز هندی: نصف یک عدد. بعد از آسیاب کردن تمام مواد، ترکیب ادویه را در یک ماهیتابه به مدت ۱ دقیق روی شعله ملایم تفت دهید و بعد از این‌که سرد شد در یک شیشه در بسته در جای خشک و خنک نگهداری کنیدو توی خورشتهام و غذاهای قاطی پلویی میزنم و بخصوص توی غذاهای این مدلی اخر سر موقع دم گذاشتن گل محمدی اسیاب شده و از الک رد شده دارم مثل نمک میپاشم روش و با پلو مخلوط میکنم واسه همینه طعمش فرق داره یهو گفت اره اره دقیقا همینه این میخک و جوز و گل طعم خاص داره بهش میگم راز این ادویه رو به کسی نگو من فقط به شما گفتم چون همیشه جاری و پری معتقدن من غذاهام طعمشون خاصه و بهشون نگفتم چیا میریزم ولی وقتی شمالیم پری میگه خداییش غذات تو خونتون یه طعم دیگس و خوشمزه تره منم میگم مال ابه نا گفته نمونه من توی اکثر غذاهام ادویه شیرازی هم میزنم خداییش این ادویه خیلی عالیه + نوشته شده در شنبه بیستم خرداد ۱۴۰۲ ساعت 9:5 توسط  |  خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 47 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 14:06

اقای پدر که دیگه 3شنبه امتحانشو بده خلاص میشیم و تهدیدش کردم بخواد اسم رژیم بیاره میکشمش یکم مضطربه و فقط با پیاده روی خودشو کنترل میکنه فندوق نقاشیش کم کم داره بهتره و بهتر میشه خودم هم طراحی رو تا حدودی یاد گرفتم و رفتم دکوراتیو و فعلا توی کار برجسته سازی تابلومم شنام کنسل شد چون ساعتش تغییر کرد و منم توی اون ساعت نمیتونم برم سه شنبه با اقای پدر میریم تهران به داداشهام نگفتم چون بزرگه خونشون اون سر تهرانه و دوماه دیگه قراره برن خونه جدیدشون برای همین وسایلشونو جمع کردن و نمیخوام مزاحمون بشم دومی هم زنش تنبله و درضمن بچشم کوچیکهو نمیخوام بخاطر ما اذیت بشن ترجیح میدم با فندوق یکم تهران گردی کنیم تا اقای پدر امتحانش تموم بشه و شب برگردیم خونه هم نمیمونیم چون نمیخوام با این همه استرس اقای پدر تنها بره برگرده احتمالا وسط تیرماه بریم شمال یه سر به خانواده بزنیم و برم نزد پرییییییی جاننننن جای همتون خالی + نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت 12:37 توسط  |  خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 45 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 14:06

فندوقم امتحان زبان داره و مشغول کار با وروجکمخودم یکم هورمونهام بهم ریخته و کلافه امسه شنبه رفتیم تهران طبق برنامه آقای پدر ساعت ۴ پیاده راه افتاد ۲۰ کیلومتر رفته بود که ما ساعت ۷.۳۰ رفتیم سوارش کردیم منو فندوق بعد از راهی کردن آقای پدر رفتیم هفت حوض و کلی خرید کردیم عصر هم باهم برگشتیم . منتظر نتیجه هستیم انشالله که خیره چهارشنبه کلاس نقاشی نرفتیم چون داداشم اومده بود و ما رفتیم خونه مامی و نمیدونن روز قبل ما تهران بودیم چیزی نگفتیم عمه کوچیکم رفت مکه و زنگ زده بود دعوتم کنه حوصله مهمونی نداشتم گفتم نمیام خودم یه سر میام میبینمت و پنکه مسافرتیم که دربارش باهم صحبت کرده بودیم رو هم بهت میدم و شب یه سر رفتم پیششیه ساک نمدی خوشگل برای خودم دوزیدم سبزی‌های معطر گرفتم و خشک کردم فقط مونده شوید احتمالا دوشنبه میریم شمال به یه سفر احتیاج داریم پری خونمون پایین اومده + نوشته شده در شنبه سوم تیر ۱۴۰۲ ساعت 9:17 توسط  |  خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 44 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 14:06